پنج شنبه 87/11/17دلنوشتهنظر شما ()
تقدیم به تو...
لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم...
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ...
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ...
لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ...
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد...
لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پُر شیار ...
لمس کن لحظه هایم را ...
تویی که نمی دانی من که هستم?!!
لمس کن این با تو نبودن ها را...
لمس کن ...
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ...
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ...
لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ...
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد...
لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پُر شیار ...
لمس کن لحظه هایم را ...
تویی که نمی دانی من که هستم?!!
لمس کن این با تو نبودن ها را...
لمس کن ...