سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آدمک

توی قاب سرد این اینه ها

تصویر ادمکی شکسته بود

ادمک خسته و غمگین و سیاه

روبروی اینه نشسته بود

توی چشاش ابرای بارون زده تلخ و سیاه

رو لباش قصه دلتنگی تو قصه دلتنگی ماه

کی با دشنه های کین کی با داس عشق و دین

بریده ریشه های این ادمک رو از رو زمین

واسه این ادمک شهر گناه اسمون رنگ بهاری رو نداشت

 قفس تیره و تاریک زمین واسه ادمک هم جائی نداشت