با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
در اتاقم /
آتش روشن کرده ام/
محرومين زمين/
با اندک بار و بنديل شان/
اين جا/
جمع شده اند/
تنگ هم/
شب تاريک است/
بوي مقواي کهنه/
آبجو هاي ارزان قيمت/
و پلاستيک سوخته را/
به آتش داده ايم/
عطر دود گرفته ايم .. - آهـــــــــــاوران
و نشست و باز هم نشست/
روزها يکي يکي/
از کنار او گذشت /
روي هيچ چيز و هيچ جا/
از دعاي او اثر نبود/
هيچ کس/
از مسير رفت و آمد دعاي او/
با خبر نبود/ - آهـــــــــــاوران
با خودش فکر کرد/
پس دعاي من کجاست؟/
او چرا نمي رسد؟/
شايد اين دعا/
راه را اشتباه رفته است!/
پس بلند شد/
رفت تا به آن دعا/
راه را نشان دهد/
رفت تا که پيش از آمدن براي او/
دست دوستي تکان دهد/
رفت/
پس چراغ چار راه آسمان سبز شد/
رفت و با صداي رفتنش/
کوچه هاي خاکي زمين/
جاده هاي کهکشان/
سبز شد/ - آهـــــــــــاوران
و از اين طرف، دعا از آن طرف/
در ميان راه/
باهم آن دو رو به رو شدند/
دست توي دست هم گذاشتند/
از صميم قلب گرم گفت و گو شدند/
واي که چقدر حرف داشتند/
برفها/
کم کم آب مي شود/
شب/
ذره ذره آفتاب مي شود/
و دعاي هر کسي/
رفته رفته توي راه/
مستجاب مي شود... - آهـــــــــــاوران
+من و بادکنکم با هم از کودکي بزرگ شديم من روزي از اين بالن خواهم افتاد و او خواهد رفت ..
البته افتادن هميشه بد نيست بعضي وقتا چشاي آدم يه نموره باز ميشه D - *التيام
+من پاهاي برهنه را بيشتر دوست دارم/بسيار ديده ام که فهم بيابان گردي مي کند/با پاهائي برهنه/همه ذهنها دور انداخته بود/يک روز لب چشمه اي نشسته ديدمش که/به قل قل آب ميگفت/زندگي را از تو مي آ موزم که/زمين را کفش راه خود کرده اي/من همواره پاهايم زخمي است/از تنگ نظري کفش هاي ذهن/اين ذهن هاي کال و کودکانه اي که/همه فهم را به آب نباتي مي فروشند/عشق از اين همه تماشا که ديده بود/چه عشق ميکرد.