شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ پدر بزرگي در حياط قدم مي زد كه شنيد نوه اش حروف الفبا را با صدايي كه شبيه به دعاست تكرار مي كند. از او پرسيد چه مي گويد؟ دختر كوچولو توضيح داد: "دارم دعا مي كنم، ولي نمي توانم كلمات درستي براي دعا بيابم. بنابراين همه حروف را مي گويم و خداوند خودش آن ها را براي من مرتب خواهد كرد، زيرا او مي داند به چه مي انديشم."
علوي-12
بسيار زيبا...
توصيه مي کنم به وبلاگ مرجان هم يه سري بزنين ..
سلام عليكم ، جالب و شيرين بود ، راستش منم يه چيزايي ميگم و خودش مي دونه كه چي مي گم .
سلام استاد. احوالتون خوبه الحمدالله؟!
عليكم السلام بزرگوار ، بله بحمدالله ، ممنون
الحمدالله ..
*زينب
هم قصه ي نانموده داني. هم نامه ي نا نوشته خواني...
از حق نميشه گذشت. حکايت قشنگي بود. احسنت.
آهـــــــــــاوران
رتبه 0
0 برگزیده
800 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
آهـــــــــــاوران عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top