• وبلاگ : آهــــــــــــــــــــاوران
  • يادداشت : اگه فردا...
  • نظرات : 4 خصوصي ، 67 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     
    سلام آهاوران عزيز...از دليل انتخاب اسم وبلاگت خيلي خوشم اومد و به نظرم تو يك آدم باغرور ايراني هستي...ممنون كه به من سر زدي ...اگه دوباره بياي مطمئن باش كه منو خوشحال ميكني.

    خيلي نوشته ي جالبي بود

    ابن اس ام اس چند صفحه بود؟

    سلام دوست من

    چنين چيزي ممكنه؟

    اين كه وبلاگ شجره نامه باشه؟

    به نظرم ممكنه..

    يه شجره نامه حقيقي!از درون من!

    سلام دوست عزيزم

    از كامنتت ممنون

    اين متن خيلي برام جالب بود. توجه و علاقتون نسبت به زادگاهتون

    قابل تحسينه

    سلام چه خبر نمي ياي؟؟؟؟؟؟؟؟

    راستي اون آدم چرا داره مي افته؟؟؟؟؟؟؟

    من آپم آب دستته بريز توي جيبت بدو بيا

    ممنون دوست من.من هم شما را لينك كردم.اميدوارم دوستان خوبي براي هم باشيم.
    لينكت كردم .قالبت هم خيلي قشنگه .

    سلام مهربانم

    اگه فردا آن ميشد که ميخواستم به نبودنم بيشتر محتاج بودم شايد آنوقت ميگفتند که فلاني بود اتفاقا امروز هم يک شنبه بود

    راستش من آدم خوبي نبودم به کسي کمک نکردم با من کسي خوشحال نشد خوب شد گفتي اما خجالت کشيدم من نماز نيمه ي شعبان را نخواندم بعد هم با پررويي گفتم نيامدي

    من زنده بودن را نميفهمم يادها را ياد كردم و به ياد نياوردم

    شب آرزو ها من خواب بودم دلم تنگ شده براي ساعت مادربزرگم كه آن شب يك فصل جا مانده بود

    راستش را ميگويم اينجا باران ميبارد

    سلام

    مطلب جالبي نوشته ايد موق باشيد

    متشكر،همچنين،لطف عالي مستدام...

    و اگه فردا روزي بگن گفتن جمله ي دوستت دارم

    ممنوع چقدر از ادما پشيمون ميشن

    سلام

    خوبيد

    مطالب عالي مينويسيد دوسته من

    مرسي به كلبه من سر زدي

    + سارا 

    کلاغه دلش گرفته بود
    کلاغ سياه پاپتي
    پريد روي شاخ درخت
    گفت : غار و غار
    از يه جايي صدا اومد
    که : زهر مار
    بغض کلاغه ترکيد
    يه قطره اشک از روي گونه هاش چکيد
    يه تيکه سنگ از تو حياط
    نشست رو سينه کلاغ
    قلب کلاغه ترکيد
    کلاغه مرد
    ...
    کسي نفهميد که کلاغ
    دلش خيلي گرفته بود
    آخه شب قبل
    يه گربه ناز و ملوس
    بچه هاشو گرفته بود
    حيف کلاغ پاپتي
    با رنگ زشت و خط خطي
    ....
    راستي مگه ما آدما
    از دل هم خبر داريم ؟
    ما آدماي رنگارنگ
    زشت و قشنگ
    درد دلامون الکي
    عاشقيمون , دروغکي
    دل چي چيه ؟ يک تيکه خون
    پر از :
    نرو , پيشم بمون ...
    دلم ميخواست کلاغ بودم
    همون کلاغ پاپتي
    زشت و سياه و خط خطي
    گريه مي کردم : غار و غار
    پشت سرش يه زهر مار
    حداقل اين فحشه که راستکي بود
    اينجوري هيچکسي دلش واسم الکي نمي سوخت
    دلم ميخواست کلاغ بودم
    تا که يه سنگ راستکي
    که درد اون بهتره از زخم زبون آدما
    دلم رو با تموم اين نگفته هاش
    بترکونه
    ...
    صبح سحر
    يه رفتگر
    کلاغه رو کرد لابه لاي آشغالا
    دلش نگو , يه تيکه خون
    پر از :برو , پيشم نمون .

    سلاممممممممممممممممممممممممممم

    ممنون كه اس ام اسي كه برات سند كردم رو دست كاري كرده و چندتا مطلب اضافه كردي و گذاشتي وبلاگت

    سلام.من اپم.مرسي كه بهم سر ميزني
     <      1   2   3   4   5      >