http://mirac87.parsiblog.com

آمدي آن که انتظاربه پايش پير خواهد شد.

و شکوفه هاي عدالت به يادش جوان.

مردي که ترنم آهنگ زبور است و تجلي وعده ي تورات ،او که دم مسيحايي انجيل است و آينه ي تماشايي قرآن .

نگران چه هستيد زميني يان ؟

کسي مي آيد که تمام جاده هاي موازي غبار رسيدنش را نفس مي کشد و آفتاب خواهد دميد.

نور از تمام روزنه ها جاري خواهد شد و خميازه هاي خواب زدگان تاريخ پايان خواهد داد.

روزي مثل فردا....

اللهم عجل لوليک الفرج

سرا پا اگر زرد پژمرده ايم

ولي دل به پاييز نسپرده ايم

چو گلدان خالي ، لب پنجره

پرازخاطرات ترک خورده ايم

اگر داغ دل بود، ما ديده ايم

اگرخون دل بود، ما خورده ايم

اگردل دليل است،آورده ايم

اگر داغ شرط است،ما برده ايم

اگر دشن? دشمنان ، گردنيم!

اگرخنجردوستان،گرده ايم!

گواهي بخواهيد،اينک گواه:

همين زخمهايي که نشمرده ايم!

دلي سربلند و سري سر به زير

از اين دست عمري به سر برده ايم

( مرحوم قيصر امين پور )